شرکت ها با هم تفاوت دارند
بسته به نوع شرکتی که برای کار انتخاب میکنید، تجربهی شما بهعنوان یک توسعهدهندهی نرمافزار میتواند کاملاً متفاوت باشد. مهماست که خودتان تصمیم بگیرید آیا میخواهید برای یک شرکت کوچک که تازه راهاندازی شده است، یک سازمان بزرگ با بودجههای کلان و سهامداران، یا جایی بین این دو سطح کار کنید.
نهتنها اندازهی محل کارتان تا حد زیادی بر تجربهی شما تأثیر میگذارد، بلکه همهی شرکتها فرهنگهای فردی و سازمانی خاص خود را دارند که میتواند بر شادی کلی شما و اینکه چقدر حس تعلق به آنجا دارید، تأثیر چشمگیری داشته باشد.
مهماست که قبلاز پذیرش یک پیشنهاد شغلی، به این موضوع توجهکنید. ارزیابی یک فرصت شغلی بالقوه، تنها بر اساس حقوق و مزایا، آسان است؛ اما در درازمدت، محیط کار احتمالاً برای شما بسیار مهمتر خواهد بود.
در این مقاله، مزایا و معایب هر نوع – کوچک، متوسط و بزرگ – را بررسی میکنیم و درمورد چگونگی تصمیمگیری در مورد نوع شرکتی که میخواهید برای آن کار کنید، صحبت خواهیم کرد.
با ما در ادامهی این مقاله همراه باشید.
شرکت های کوچک و استارتاپها
اکثر شرکتهای کوچک استارتآپ هستند، بنابراین ذهنیت استارتاپی بسیار متمایزی دارند. این ذهنیت معمولاً برروی رشد سریع و انجام هر کاری که میتوانید تا شرکت به یک موقعیت سودآور یا هدف فوری دیگر برسد، متمرکز است.
به عنوان یک توسعهدهنده نرمافزار که در شرکتی مانند این کار میکنید، به احتمال زیاد مجبور خواهید بود کلاههای زیادی بپوشید. شما فقط کد نمینویسید. از آنجایی که تعداد کارمندان کمتر است، نقشهای متمایز کمتر تعریف میشوند و شما باید انعطافپذیرتر باشید. اگر فقط میخواهید پشت میز خود بنشینید و کد بنویسید، احتمالاً دوست ندارید که یک سرور توسعه راهاندازی کنید یا در تست برنامه کمک کنید و در چنین شرایطی، استارتاپها برای شما مناسب نیستند. اما اگر از آندسته افرادی هستید که با انرژی و هیجان شکوفا میشوند و همیشه با چالش جدیدی روبرو هستند، ممکناست این نوع محیط برای شما بسیار جذاب باشد.
در یک شرکت کوچک، کاری که انجام میدهید اغلب بسیار تأثیرگذار است. این میتواند هم خوب باشد و هم بد. اگر دوست دارید در میان جمعیت محو شوید و فقط کار خود را انجامدهید، احتمالاً دوست ندارید در یک شرکت کوچک کار کنید – پرواز زیر رادار بسیار سخت است. اما اگر از آندسته افرادی هستید که دوست دارید تأثیر کاری را که انجام میدهید ببینید، یک شرکت کوچک بهترین مکان برای این کار است. با تعداد کمی از کارمندان، مشارکتهای هر فرد مستقیماً بر نتیجهی نهایی تأثیر میگذارد و مورد توجه قرار میگیرد. این بدانمعناست که دستاوردهای بزرگ شما بزرگنمایی میشوند؛ اما بهطور مشابه، خرابکاریهای شما نیز بزرگنمایی خواهد شد.
بهعلاوه، شرکتهای کوچک معمولاً ثبات بسیار کمتری نسبت به شرکتهای بزرگتر ارائه میکنند؛ اما در درازمدت پاداش بالقوهتری دارند. احتمال اینکه یک شرکت کوچک از کار بیفتد یا نتواند حقوق و دستمزد را تنظیمکند و مجبور به کاهش کارمندان شود، بسیار بیشتر است؛ اما درعینحال، اگر بتوانید از طوفانها خلاص شوید، اینکه یکیاز اولین کارمندان یک شرکت کوچک باشید که رشد قابل توجهی داشته است، میتواند بسیار مفید باشد. رسیدن به موقعیت مدیر در یک شرکت بزرگ با بالارفتن از نردبان شرکت ممکناست دشوار باشد؛ اما در یک شرکت کوچک، تحرک شما بهسمت بالا بسیار بیشتر است؛ زیرا کارمندان جدید تمایل دارند از قبل زیردست شما بیایند.
بسیاری از توسعهدهندگان برای استارتآپهایی کار میکنند که حقوق کم میگیرند و تعداد ساعتهای کاری آنها بهطرز مضحکی بالاست. آنها اینکار را به این امید انجام میدهند که اگر شرکت تبدیل به سهامی عام شود یا توسط یک شرکت بزرگ خریداری شود، با گزینههای عرضهی سهام ثروتمند شوند؛ اما بهنظر من این یک شرط بسیار خطرناک است. من توصیه نمیکنم که برای یک استارتاپ کار کنید فقط به این دلیل که ممکناست روزی در بختآزمایی شرکتکنید. با اتخاذ این رویکرد، احتمالاً بهسرعت از بین میروید و چیزی برای نشاندادن ندارید. دلیل بهتری برای کار در یک شرکت کوچک یا استارتآپ این است که شما محیط هیجانانگیز و سریع را دوست دارید و میخواهید بخشیاز ساختن چیزی و تماشای رشد آن باشید.
شرکت های متوسط و در حال توسعه
اکثر شرکتها در دستهی متوسط قرار میگیرند. بنابراین این گزینه، محتملترین جایی است که در نهایت کار میکنید، یا ممکن است اکنون در یکیاز آنها مشغول کار باشید. شرکتهای متوسط معمولاً شرکتهایی هستند که مدتیاست وجود داشتهاند و کسبوکار سودآوری دارند؛ اما انگیزهی ورود به فهرست پانصد شرکت برتر مجلهی موفقیت را ندارند.
در یک شرکت متوسط، نقشها معمولاً کمی مشخصتر هستند و شما ثبات بسیار بیشتری دارید. میتوانم بگویم که شرکتهای متوسط معمولاً ثبات بیشتری حتی نسبتبه شرکتهای بزرگ ارائه میدهند؛ زیرا شرکتهای بزرگ اغلب بیشتر دست به کاهش نیروی کار در حجم زیاد و سازماندهی مجدد دورهای میزنند. اگر ثبات را دوستدارید، احتمالاً شرکتی با اندازهی متوسط را پیدا خواهید کرد که مناسب شما باشد.
با کار در یک شرکت متوسط، احتمالاً سرعت تغییرات را کمی کندتر خواهید یافت، اگرچه هنوز پنهانشدن در میان بوتهها سخت است. مشارکتهای شما ممکناست باعث غرقشدن یا شناکردن شرکت نشود؛ اما مورد توجه قرار خواهند گرفت. در یک شرکت با اندازهی متوسط، دیدگاه آهسته و پیوسته، اغلب برندهی مسابقه است. ذهنیت کاری سریع یک استارتآپ معمولاً تصمیمات را بهسرعت هدایت میکند و از فناوریهای پیشرفته استقبال میکند؛ اما اکثر شرکت های متوسط از ریسک گریزان هستند و کمی کندتر حرکت میکنند. اگر دوست دارید روی لبهی تیغ کار کنید، متقاعدکردن رئیستان در یک شرکت متوسط سخت خواهد بود، زیرا توجیه ریسک در شرکتی که تمایل نسبی به ثبات دارد، دشوار است.
شرکت های بزرگ و حرفهای
شرکتهای بزرگ بسیار جالب هستند. هر شرکت بزرگ با دیگری بسیار متفاوت است. شرکتهای بزرگ معمولاً دارای فرهنگ شرکتی بسیار عمیقی هستند که در تمام جنبههای شرکت نفوذ میکند. بسیاریاز شرکتهای بزرگ بهصورت عمومی برگزار میشوند و مدیرعاملهای مشهوری دارند که احتمالاً هرگز با آنها تعامل ندارید.
شاید بزرگترین چیزی که هنگام کار برای یک شرکت بزرگ متوجه آن خواهید شد، میزان رویه و فرآیندی است که در آن وجود دارد. هنگامیکه برای یک شرکت بزرگ مصاحبه میکنید، معمولاً یکسری مصاحبه انجام میدهید و یک روند بسیار رسمی را دنبال خواهید کرد. همچنین زمانی که در یک شرکت بزرگ کار میکنید، احتمالاً باید با روشی ثابت برای انجام کارها مطابقت داشته باشید. معمولاً از افراد ماجراجو و کسانی که بهدنبال سعیوخطا هستند، در فرهنگ شرکتهای بزرگ استقبال نمیشود. اگر فرآیند و ساختار را دوست دارید، احتمالاً از کار برای یک شرکت بزرگ لذت خواهید برد.
با این حال، یک چیز خیلی خوب در مورد شرکتهای بزرگ، فرصتهایی است که هنگام کار در آنجا دارید. بهیاد دارم زمانی برای یک شرکت بزرگ کار میکردم و فرصتهای آموزشی مختلف و تقریباً هر محصول نرمافزاری را بهصورت قانونی در اختیار داشتم. بسیاریاز شرکتهای بزرگ برای کمک به رشد و یادگیری در سازمان خود، راهنماییهای شغلی ارائه میدهند. همچنین ممکناست این شانس را داشته باشید که روی چیزهای جالب کار کنید. شرکتهای کوچک و متوسط بودجهای برای پروژههای عظیم که قرار است کشور یا جهان را تغییر دهد، ندارند؛ اما برای بسیاریاز شرکتهای بزرگ، نوآوریهای فناورانه رایج است. شما ممکن است نتوانید تأثیر قابلتوجهی روی یکیاز این ابتکارات در مقیاس بزرگ داشته باشید؛ اما میتوانید بخشیاز تیمی باشید که محصول واقعاً قابلتوجهی را به بازار میآورد.
برای بسیاریاز توسعهدهندگان، شرکتهای بزرگ ناامیدکننده هستند؛ زیرا احساس میکنند که مشارکتهای فردی آنها اهمیتی ندارد. احتمالاً روی یک بخش کوچک از عملکرد در یک پایگاه کد بزرگ کار میکنید. اگر از آندسته از توسعهدهندگانی هستید که دوست دارید تمام جنبههای یک سیستم نرمافزاری را در اختیار داشته باشید، ممکناست دوست نداشته باشید در این نوع کار کنید.
خارجشدن از رادار کار در یک سازمان بزرگ بسیار آسان است. من در چندین شرکت بزرگ کار کردهام که برخیاز توسعهدهندگان اساساً در تمام طول روز، هیچکاری انجام نمیدادند و هیچکس واقعاً متوجه نشد؛ تازمانیکه دور عمدهای از اخراجها در سراسر سازمان رخداد. هرچند میتوان از این نوع خودمختاری بهخوبی استفادهکرد. گاهیاوقات خوب است که بتوانید روی پروژههایی کار کنید که فکر میکنید مهم هستند، یا به آنها علاقهمند هستید؛ بدون اینکه برای تولید خروجی، تحتفشار باشید.
نکتهی پایانی در مورد شرکتهای بزرگ: سیاست. این گروه معمولاً سیستمهای سیاسی پیچیدهای دارند که میتوانند با دولتهای بزرگ رقابت کنند. شما میتوانید بهعنوان یک توسعهدهندهی نرمافزار در یک شرکت بزرگ، سعی کنید از سیاست دوری کنید؛ اما حتی اگر اینکار را انجامدهید، مانورهای سیاسی دیگران مطمئناً بهنوعی شما را تحتتأثیر قرار میدهد و همانطور که در مقالات بعدی درمورد آن صحبت خواهیمکرد، برای بالا رفتن از نردبان شرکت، باید یاد بگیرید که چگونه در فضای پیچیدهی سیاسی فضایی که در آن کار میکنید، راه خود را طیکنید. اگر سیاستورزی کار شما نیست و میخواهید کاملاً از آن اجتنابکنید، بهدنبال یک شرکت کوچک با ساختار مدیریتی مسطح (Flat) باشید.
شرکتهای توسعهدهندهی نرمافزار درمقابل شرکتهای دارای توسعهدهندگان نرمافزار
یکی دیگر از عوامل مهم در زمان تصمیمگیری درمورد نوع شرکت موردنظرتان، تفاوت بین شرکتهایی است که توسعهدهندگان نرمافزار دارند تا برروی نرمافزار داخلی خود شرکت یا بخشی از محصولی که تولید میکنند و شرکتهایی است که درواقع کار اصلی آنها تولید یا توسعهی نرمافزار است.
شرکتهایی که بر توسعهی نرمافزار تمرکز نمیکنند؛ اما درعوض توسعهدهندگان نرمافزار را استخدام میکنند تا روی برخیاز جنبههای سیستمشان کار کنند، با توسعهدهندگان نرمافزار به شیوهای بسیار متفاوت از شرکتهایی که تمرکز اصلی آنها توسعهی نرمافزار است، رفتار میکنند. وقتی تمرکز یک شرکت روی نرمافزار نیست، معمولاً به توسعهدهندگان نرمافزار احترام و آزادی عمل زیادی داده نمیشود. این شرکتها به احتمال زیاد شیوههای توسعهی نرمافزاری سست و ضعیفی دارند.
از سوی دیگر، شرکتهایی که معیشتشان مبتنیبر توسعهی نرمافزار است، احتمالاً ارزش بالایی برای توسعهدهندگان نرمافزاری که استخدام میکنند، قائل هستند. البته این موضوع لزوماً بهمعنای آن نیست که محیط کار بهتر خواهد بود، اما معمولاً بسیار متفاوت است.
همچنین احتمالاً متوجه خواهید شد که شرکتهای توسعهی نرمافزار نسبتبه شرکتهایی که تمرکز متفاوتی دارند و توسعهدهندگان نرمافزار را استخدام میکنند، نسبتبه فناوریها و ابزارها کمی پیشروتر هستند. اگر میخواهید روی فناوریهای جدیدتر کار کنید، احتمالاً بهتر است شرکتی پیدا کنید که مستقیماً نرمافزار توسعه میدهد.
تفاوت بین این دو نوع شرکت هنگام برخورد با متدولوژیهای توسعهی نرمافزار چابک (Agile) بسیار آشکار میشود. شرکتهایی که تمرکز اصلی آنها نرمافزار نیست، در پذیرش فرآیندهای Agile با مشکلات بسیار بیشتری مواجه هستند؛ زیرا فرآیندهای Agile معمولاً توسط تیمهای توسعه هدایت میشوند. فرآیندهای چابک نیاز به پذیرش از بالا به پایین دارند و بنابراین اغلب دشوار است که یک شرکت کل روش انجام کارها را تغییر دهد، فقط به این دلیل که برخیاز توسعهدهندگان فکر میکنند این ایدهی خوبی است.
شرکت خود را با دقت انتخاب کنید
اینها فقط چند دستورالعمل کلی درمورد انواع مختلف شرکتهایی است که ممکناست بهعنوان یک توسعهدهندهی نرمافزار برای آنها کار کنید؛ اما هر شرکتی متفاوت است. این شما هستید که تصمیم میگیرید که چهنوع محیط کاری برای شما مناسبتر است و با چهنوع فرهنگ شرکتی بهترین سازگاری را دارید. همیشه ایدهی خوبی است که قبلاز پذیرش شغل، با توسعهدهندگانی که قبلاً در یک شرکت کار میکنند صحبتکنید تا بتوانید احساس واقعیتری نسبتبه کار در آن شرکت داشته باشید.
اقدام عملی
- کمی وقت بگذارید و به این فکر کنید که ترجیح میدهید در چهنوع محیطی کار کنید. چه اندازه شرکت موردنظر با محیط کاری ایدهآل شما مطابقت دارد؟
- فهرستی از شرکتها در منطقهی خود یا شرکتهایی که برای آنها کار کردهاید تهیه کنید و تصمیم بگیرید که هر کدام را در کدام دسته قرار میدهید.