هدف شما از کارکردن چیست؟
مطلب قبلی – شروع انفجاری کسبوکار
اکنون که به حرفهی توسعهی نرمافزار خود بهعنوان یک تجارت فکر میکنید، زمان آن رسیده است که هدف یا اهدافی را که برای این کسبوکار دارید تعریف کنید.
همه شبیه هم نیستند. شما ممکن است مجموعه اهداف بسیار متفاوتی نسبت به من برای حرفهی خود داشته باشید؛ اما اگر قرار است به هر یک از آن اهداف برسید، باید بدانید که آنها چیستند. البته گفتن این کار آسانتر از انجام آن است. من متوجه شدهام که اکثر مردم، ازجمله توسعهدهندگان نرمافزار، بدون اینکه واقعاً درک دقیقی از اهداف خود داشته باشند یا بدانند که برای رسیدن به آن در زندگی چهکاری میخواهند انجام دهند، در زندگی حرکت میکنند. این حالت طبیعی اکثر انسانهاست. ما بهاندازهی کافی فکر نمیکنیم که روی چهچیزی تمرکز کنیم و در نتیجه قدمهایمان فاقد هدف یا جهت هستند.
ناخدا باشید
به هدایت یک کشتی در اقیانوس فکر کنید. شما میتوانید مانند بسیاری از مردم، وارد یک کشتی شوید و بادبانهای خود را بالا ببرید؛ اما اگر مقصد مشخصی را انتخاب نکرده باشید و برای هدایت کشتی به آن سمت قدمی بر ندارید، فقط بیهدف در دریا حرکت خواهید کرد. شاید درنهایت بهطور اتفاقی کشتی خود را به یک جزیره یا تودهی خشکی دیگری برسانید، اما تا زمانی که مشخص نکنید به کجا میخواهید بروید، هرگز پیشرفت خوبی نخواهید داشت و حتی اگر تصادفاً به مقصد موردنظرتان نیز برسید، افتخار آن شامل حال شما نخواهد بود. هنگامی که مقصد خود را شناختید، میتوانید از تمام ابزارهایی که در اختیار دارید برای هدایت فعال کشتی به سمتی که شما را به آنجا میبرد، استفاده کنید.
یک واقعیت تلخ
با اینکه این موضوع بسیار واضح بهنظر میرسد، اما تاکنون تعداد کمی از توسعهدهندگان نرمافزار اهدافی را برای حرفهی خود تعریف کردهاند. چرا؟ من فقط میتوانم حدس بزنم؛ اما میتوانم بگویم که بیشتر توسعهدهندگان نرمافزار از متعهدشدن به یک چشمانداز بلندمدت برای حرفهی خود میترسند. آنها میخواهند همهی گزینهها برایشان باز بماند؛ زیرا از انتخاب یک مسیر و رفتن در آن مسیر میترسند. اگر مسیر اشتباه باشد چه؟ اگر جایی که مرا میبرد دوست نداشته باشم چه کنم؟ اینها واقعاً سؤالات ترسناکی هستند.
برخی از توسعهدهندگان اصلاً به آن فکر نکردهاند. اگر به حال خود رها شویم، تمایل داریم مسیری را که برایمان ترسیم شده است دنبال کنیم. ایجاد مسیر خودمان کار بسیار دشوارتری است و بنابراین ما آنرا انجام نمیدهیم. در عوض، اولین کاری را که برای آن پیشنهاد دریافت میکنیم، انتخاب میکنیم و تا زمانی که فرصت بهتری پیش بیاید یا اخراج شویم، در آن شغل میمانیم.
دلیل شما برای تعریفنکردن اهداف شغلی شما، هر چه که باشد مهم نیست. اکنون زمان انجام اینکار است. نه فردا، نه هفتهی بعد، بلکه همین الآن. هر قدمی که بدون جهت مشخص برمیدارید، گامی بیهوده است. بهطور تصادفی در زندگی، بدون هدفی برای شغل خود قدم نزنید.
ادامه مطلب »
نویسنده: محمد مصطفی شهرکی